دیکشنری
داستان آبیدیک
eagle eyed
igəl a͡id
فارسی
1
عمومی
::
تیزنظر، تیزبین، تیزچشم
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
E NATIONAL CENTER FOR LEARNING DISABILITIES
E SPORTS
E WOM
EACH
EACH AND EVERY ONE
EACH OTHER
EACH TO EACH
EACH YEAR
EAD
EAGER
EAGER BEAVER
EAGERLY
EAGERNESS
EAGLE
EAGLE EYE
EAGLE EYED
EAGLE FISHER
EAGLE OWL
EAGLET
EAGRE
EALDORMAN
EAP
EAR
EAR ACHE
EAR AND HEARING CARE STRATEGY
EAR CAP
EAR DROP
EAR FLAP
EAR FOR MUSIC
EAR LAP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید